اختلال سوگ طولانی مدت چيست؟

اختلال سوگ طولاني مدت
اختلال سوگ طولاني مدت

ما در سايت کودک متفاوت به برسي اختلال سوگ مي پردازيم وتفوت ان را با غم واندوه بررسي مي کنيم.

انجمن روانپزشکی آمریکا اخیراً یک تشخیص جدید – اختلال غم و اندوه طولانی مدت – را به کتابچه راهنمای رسمی تشخیص روانپزشکی خود اضافه کرده است. این بیماری زمانی قابل تشخیص است که غم و اندوه برای بیش از یک سال پس از از دست دادن یکی از نزدیکانتان شدید باشد و توانایی شما را برای زندگی در سایر جنبه های زندگی قطع کند. 

غم و اندوه یک فرآیند طبیعی است که اکثر مردم آن را تجربه خواهند کرد که به ارام شدن وگذر از مصيبت کمک مي کند. به گفته هالی پریگرسون، دکتراي  جامعه‌شناسی  “افرادی که ممکن است با تشخیص اختلال غم طولانی‌مدت ضعيف وناتوان شده اند بايستي به آنها کمک کند و ما در حال شناسایی زیرمجموعه کوچکی از عزاداران هستیم که در حالت غمگینی مزمن شدید و آزاردهنده «گیر کرده‌اند”.

انجمن روانپزشکی آمریکا همچنین در  کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی اشاره کرد که افزودن اختلال غم طولانی‌مدت به معنای آسیب‌شناسی غم یا درمان آن به عنوان غیرطبیعی یا ناسالم نیست. در عوض، پریگرسون گفت، داده ها غیرقابل انکار هستند: ما باید درصد کمی از افرادی را که از غم و اندوه طولانی رنج می برند و احتمالاً از مداخلات درمانی خاص بهره مند می شوند، شناسایی کنیم.

او گفت: «طبق مطالعات شواهد بین‌المللی جمع‌آوری‌شده از هزاران نفر از مردم سوگوار نشان ميدهد که انها در شرایط مرگ و روابط خویشاوندی با متوفی، دچار پریشانی شدید و خطر آسیب‌های ذهنی و جسمی مرتبط با این علائم قرار گرفته اند.» .

غم و اندوه طولانی مدت چیست؟

از نظر انجمن روانپزشکی آمریکا غم و اندوه طولانی مدت پس از از دست دادن یکی از نزدیکان اتفاق می افتد و مشخصه های زیر است:

  • پاسخ غم و اندوه پایدار و ناتوان کننده که بیشتر از هنجارهای فرهنگی طول بکشد: حداقل 12 ماه برای بزرگسالان یا شش ماه برای کودکان و نوجوانان.
  • علائمی که به طور قابل توجهی عملکرد روزانه را مختل می کند
  • تجربیاتی که نمی توان آنها را به شرایط دیگری نسبت داد، مانند اختلال افسردگی اساسی  یا اختلال استرس 

در حالی که تصور می شود بیشتر غم و اندوه یک تا دو سال پس از از دست دادن شدت کمتری پیدا می کند، تحقیقات نشان می دهد که 15٪ تا 30٪ از مردم غم مزمن یا “پیچیده” را برای مدت طولانی تری تجربه می کنند. همچنین می‌تواند شبیه افسردگی شدید، اضطراب عمومی و استرس پس از سانحه باشد. 

پریگرسون گفت که تخمین ها برای اختلال غم طولانی مدت بسیار کمتر است. او و همکارانش داده‌های هزاران فرد داغ‌دیده را بررسی کردند و دریافتند که تنها حدود 3 درصد از افرادی که در حال غمگینی برای دیگرانی هستند که مرگ آنها انتظار می‌رفت (مثل یک بیماری لاعلاج) یا غیرمنتظره به دلیل کهولت سن  سطح «آستانه‌ای را خواهند داشت که  آنها را در معرض خطر جدی قرار می دهد و بعید است که پریشانی آنها در طول زمان و با درمان های استاندارد افسردگی برطرف شود.”

تشخیص اختلال سوگ طولانی مدت ممکن است به سه دلیل عمده برای این افراد مفید باشد:

  1. برای تشخیص غم و اندوه طولانی مدت از سایر شرایط مانند افسردگی اساسی 
  2. درمان بالقوه نجات بخش ویژه غم و اندوه طولانی مدت 
  3.  براي تسکين رنج 

علائم  اختلال غم و اندوه طولانی مدت ممکن است شامل بی حسی عاطفی، تنهایی شدید، اجتناب از یادآوری اینکه فرد مرده است، و اختلال هویت (یا احساس اینکه بخشی از خود مرده است) باشد.

این در تضاد با افسردگی و سایر اختلالات به طرق مختلف است. به عنوان مثال، غم و اندوه معمولاً با پوچی مشخص می شود، در حالی که افسردگی اساسی حول محور خلق افسرده و بی لذتی یا کاهش توانایی احساس لذت یا شادی است.

حتما بخوانید:  درمان وسواس موکنی یا تریکوتیلومانیا

تعریف غم و اندوه

تصور اینکه غم و اندوه قابل اندازه گیری باشد دشوار است. با این حال، الگوها و دسته‌بندی‌های سوگ، که  محققان در  طول سال‌ها ثبت کرده‌اند، ممکن است به ما در درک تجربه غالباً طاقت‌فرسا کمک کنند.

غم و اندوه به عنوان «فرایند عاطفی/عاطفی واکنش به از دست دادن یک عزیز از طریق مرگ» تعریف شده است. ممکن است خود را به صورت بی حسی، اندوه عمیق، اضطراب، خشم و/یا پریشانی نشان دهد. غم و اندوه و شیوه های اطراف آن، یا عزاداری، بسته به فرهنگ متفاوت است.

در خارج از جریان اصلی فضای روانپزشکی آمریکا، باز کردن مفهوم غم و اندوه نیز ممکن است مفید باشد.  در حقيقت غم فقط به معنای احساس غم و اندوه نیست. ممکن است برای برخی تسکین به نظر برسديا براي برخي، احساس گناه یا عصبانیت. این فقط پیچیده تر است. در واقع  غم و اندوه خلق و خوی عاطفی و تجربه عاطفی است که فرد پس از تجربه از دست دادن کسی که می شناسد، دارد.

درمان غم و اندوه طولانی مدت

پریگرسون گفت که ارتباط افراد مبتلا به اختلال غم و اندوه طولانی به درمان به دلایل متعدد ضروری است. نه تنها فرصتی متفاوت برای تسکین رنج ارائه می دهد، بلکه به طور بالقوه برای کاهش سایر خطرات سلامتی کار می کند.

او گفت: «ما نشان داده‌ایم که اختلال غم و اندوه طولانی‌مدت با افزایش قابل‌توجهی خطر افکار و رفتارهای خودکشی، بستری شدن در بیمارستان به دلیل تصادفات و سایر شرایط پزشکی مانند حمله قلبی و حتی با موارد سرطان مرتبط است.» نادیده گرفتن این یافته ها به معنای نادیده گرفتن اثرات نامطلوب این وضعیت بر سلامت روان و جسم است.

درمان سوگ طولانی مدت ممکن است شامل  درمان غم و اندوه پیچیده باشد که شبیه به درمان شناختی رفتاری است.

سایر منابع درمانی ممکن است از گروه‌های حمایتی و برخی داروها باشد.  پریگرسون افزود که برخی از تحقیقات او زمانی شروع شد که متوجه شد برخی از درمان های سنتی ضد افسردگی به رفع علائم اختلال غم و اندوه طولانی مدت کمک نمی کند. به همین دلیل، آنها در حال آزمایش داروی دیگری به نام نالترکسون هستند که معمولاً برای درمان اختلال مصرف الکل یا مواد افیونی استفاده می شود. 

او افزود: « ما دریافتیم که بیرون آمدن افراد بیوه مبتلا به اختلال غم و اندوه طولانی مدت از خانه و باز کردن امکان تجدید حس معنا و سلامتی برای آنها بسیار مفید است.

قبل از اینکه اختلال غم و اندوه طولانی مدت رسماً به انجمن روانپزشکی آمریکا اضافه شود، پریگرسون و همکارانش مطالعه ای انجام دادند تا ببینند افراد سوگوار در صورت دریافت چنین تشخیصی چه احساسی خواهند داشت. 

او گفت: “آنچه ما دریافتیم این است که بیش از 90 درصد از پاسخ دهندگانی که معیارهای تشخیص اختلال سوگ طولانی مدت را داشتند، گزارش دادند که از دانستن این موضوع که داشتن چنین تشخیصی نشان دهنده یک وضعیت روانپزشکی قابل تشخیص است، خیالشان راحت خواهد شد.” با استناد به مطالعه و 100٪ از شرکت کنندگان در مطالعه – همه 135 بیمار بیوه – گزارش کردند که علاقه مند به دریافت درمان برای علائم غم شدید خود هستند. 

او افزود: «این نتایج نشان می‌دهد که افراد داغدیده که معیارهای اختلال سوگ طولانی‌مدت را برآورده می‌کنند، از یادگیری وجود اختلالی برای توصیف وضعیت اسفناکشان و شناسایی درمان‌های مؤثر برای آن راحت می‌شوند.»

علاوه بر این، پریگرسون و همکارانش همچنین بررسی کردند که چگونه متخصصان سلامت روان تشخیص طولانی‌مدت غم را در نظر می‌گیرند و از آن در درمان استفاده می‌کنند. او گفت: «ما دریافتیم که پزشکان اطلاعاتی در مورد اختلال غم و اندوه طولانی‌مدت ارائه می‌دهند، در مقایسه با کسانی که چنین اطلاعاتی را دریافت نمی‌کنند، احتمال تشخیص دقیق آن 4.5 برابر بیشتر است.

هنگامی که آنها با پزشکان پیگیری کردند، همچنین دریافتند که 95٪ آن را “به طور کلی از نظر بالینی مفید” می دانستند. 

حتما بخوانید:  عادات تغذيه در ماه مبارک رمضان

آنها دریافتند که معیارها در تشخیص علائم اختلال غم و اندوه طولانی از علائم افسردگی مفید بودند. “معیارهای پیشنهادی اختلال سوگ طولانی مدت بسیار خاص هستند، که باید خطر آسیب شناسی واکنش های سوگ هنجاری را کاهش دهد. در عین حال، آنها به اندازه کافی حساس هستند تا افراد نیازمند را دستگیر کنند.» نویسندگان نوشتند.

یافتن پشتیبانی و انجمن

اگر تنها 3٪ معیارهای سوگ طولانی مدت را داشته باشند، 97٪ از افرادی که سوگواری می کنند نیازی به نگرانی در مورد تشخیص نخواهند داشت. اما غم و اندوه تقریباً جهانی است و احتمالاً از زمان شروع COVID-19 بیشتر مشترک است. برخی آن را « همه‌گیری غم» می‌نامند .

اپستاین اضافه کرد که گروه‌های غم و اندوه می‌توانند پناهگاهی برای هر کسی که با غم سروکار دارد فراهم کنند. او گفت: «از کسی بخواهیم در چیزی ظاهر شود، ظرفی بیاورد یا فقط بدنش را بیاورد، او را مجبور می‌کند که در چیزی غیر از حالت روحی/تأثیر خود ظاهر شود.» بنابراین انتقال فردی به فضای پس از باخت می تواند مفید باشد.

وقتی اپستین سه سال پیش پدرش را از دست داد، احساس نمی‌کرد که در راه‌هایی که برخی از غم و اندوه طولانی‌مدت دارند «گیر کرده است». یک ماه پس از درگذشت او، او کار می کرد، دوستان را می دید و از بسیاری جهات به زندگی روزمره باز می گشت. اما یک سال و نیم پس از درگذشت او، او می خواست مکان دیگری برای کار با غم خود پیدا کند.

او گفت: “داشتن بستر خانواده و زندگی خانگی من هنوز به روش های مختلف روی من تاثیر می گذاشت.” بنابراین اگرچه من “کارکردی” بودم، اما همچنان غمگین بودم و به همین دلیل تصمیم گرفتم به این گروه غمگین بپیوندم.

این زمانی بود که اپستین با يک انجمن ارتباط برقرار کرد، یک پلتفرم برای افرادی که از 18 سالگی تا اوایل 40 سالگی خود غمگین هستند. او گفت: «مقصود داشتن فضایی برای «جوانان» این است که قرار نیست در آن سن مرگ را تجربه کنید. این ایده وجود دارد که والدین، دوستان، یا افرادی که در زندگی شما هستند، تا زمانی که به اندازه کافی بزرگ نباشید، شروع به مرگ نمی کنند.

اپستاین در تجربه حضور و میزبانی در گروه‌های غم و اندوه اضافه کرد که «افراد مانند خودشان وارد می‌شوند، بنابراین همه آنها مسائل و مشکلات روانی خاص خود را دارند که ممکن است با غم و اندوه تشدید شود».

گروه ها ممکن است به عادی سازی و پشتیبانی از هر فرآیندی که طی می کنند کمک کنند. اگرچه تحقیقات سیستماتیک کمی در مورد گروه های سوگ انجام شده است، مطالعات گذشته نشان داده است که بسیاری به دنبال آنها هستند و ممکن است به طور خاص به کاهش شدت سوگ حاد کمک کنند. 

اپستاین اضافه کرد: «همچنین دیده شدن و دیدن، دیدن کسی که در نهایت حمایت همتایان به آن نیاز دارد، آرامش بخش است. از آنجایی که غم و اندوه یک تجربه انسانی است و نه یک آسیب شناسی یا بیماری، می توانیم شاهد یکدیگر باشیم بدون اینکه بیش از این باشد.

به اپشتاین، گروه‌ها می‌توانند آنچه را که جدایی و پوچی ناشی از غم و اندوه ممکن است دقیقاً به آن نیاز داشته باشد ارائه دهند: جامعه.

او گفت: “این دعوت از فرد برای بازگشت به دنیا، ادغام مجدد در یک جامعه به گونه ای است که از شما می خواهد که در قبال زندگی خارج از فقدان پاسخگو باشید، بدون اینکه مجبور باشید درد احساس خود را پنهان کنید.” “ممکن است کارساز نباشد، اما با این وجود این یک تلاش است.”

این چه معنایی برای شما دارد

اگر شما یا کسی که می شناسد غمگین است و ممکن است علاقه مند به دریافت کمک باشید، در مورد گزینه های خود با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید. آنها باید بتوانند معیارهای غم و اندوه طولانی مدت را با شما مرور کنند و گزینه های درمانی را ارزیابی کنند.

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *